فرهنگیان پرس/ مهدیه سادات شاهمرادی: پدر و مادر با هزار امید فرزندشان را در مدرسه ثبتنام میکنند اما پس از مدتی متوجه میشوند که کودکشان توان رقابت با همکلاسیهایش را ندارد. بهسختی مدادش را در دست میگیرد و تکالیفی که معلم گفته را به یاد نمیآورد.
ارزیابیها نشان میدهد که کودک دروس آموزش دادهشده را نمیفهمد و بهسرعت به او انگ خنگ و عقبافتاده را میزنند.
در مناطقی که دچار فقر فرهنگی هستند و تعداد دانشآموزان در کلاسها بالاست، این شاگردان به حاشیه رانده میشوند و پس از مدتی ترک تحصیل میکنند ولی در خانوادهها و مدارسی که توجه بیشتری به کودکان میشود، دانشآموز را به مراکز روانسنجی هدایت میکنند تا ضریب هوشی آنها سنجیده شود.
در بسیاری از مواقع برای این کودکان دیرآموز تشخیص هوش مرزی داده میشود.
مرزیها چه ویژگیهایی دارند؟
کودکان دیرآموز یا صاحبان هوش مرزی، توانایی یادگیری مهارتهای تحصیلی ضروری را دارند، اما میزان و عمق یادگیریشان نسبت به متوسط همسالانش کمتر است بهطوریکه نمرات هوش کودکان دیرآموز بالاتر از نمرات کودکان عقبمانده ذهنی و پایینتر از کودکان طبیعی است، به همین دلیل به آنها کودکان مرزی نیز میگویند.
این کودکان، تفاوت ظاهری با دیگر کودکان ندارند، برای همین در بیشتر اوقات تشخیص آنها تا زمان مدرسه به تأخیر میافتد. تا پیش از زمان مدرسه والدین گمان میکنند که فرزندشان یا خود را لوس میکند یا آنکه خودشان را فریب میدهند که فرزندشان به دایی، عمو یا خاله و عمهاش رفته و دیرتر از معمول واکنشهای طبیعی را انجام میدهد و پس از مدتی مانند بقیه بچهها میشود.
شروع مدرسه، شروع آگاهی والدین
وقتی کودک مرزی وارد مدرسه میشود، تفاوتهایش در مقایسه با دیگر کودکان نمودار میشود و نگرانی و توقعات والدین در مورد نمرات و مهارتهای فرزندشان این کودکان را در جایگاهی استرسآور و دشوار قرار میدهد. ظاهر این کودکان دیرآموز تفاوتی با دیگر کودکان جامعه ندارد اما بهره هوشی آنها کمتر از دیگر همسنهایشان است و در آزمون هوش، رقمی بین 70 تا 84 را نشان میدهد.
از آنجاییکه این افراد جزو کودکان استثنایی و عقبافتاده محسوب نمیشوند، بهزیستی، مدارس نگهداری، آموزش ویژهای برای آنان در نظر نمیگیرد. از سوی دیگر وزارت آموزشوپرورش نیز با این بهانه که تعداد این کودکان کم است، حاضر نیست مدارسی را برای آموزش آنها تأسیس کند یا از مدارسی که تمرکز ویژه بر آموزش این افراد دارند حمایت کند.
دغدغه های مدیر مدرسه ویژه کودکان مرزی
خانم زهرا کافیزاده، مدیر و مؤسس یکی از مدارس غیرانتفاعی ویژهای است که بر آموزش این کودکان تمرکز کرده است. وی که دانشآموخته رشته کارشناسی روانشناسی استثنایی است، از سال81 آموزشهای غیررسمیاش را بهصورت تخصصی برای کودکان مرزی آغاز میکند و از سال83 و پس از بازنشستگی، مدرسه «فراگیران مرزی» را تأسیس میکند.
مدرسه او اکنون چهار شعبه در تهران دارد؛ دبستانهای دخترانه و پسرانه مجزا و همچنین یک هنرستان و دبیرستان دخترانه و یک دبیرستان و هنرستان پسرانه.
خانم کافیزاده در گفتوگو با «صبحنو» میگوید: ما اکنون تنها مدرسه فعال ویژه کودکان هوش مرزی را در ایران داریم و بسیاری از خانوادهها برای آنکه در این مدرسه ثبتنام کنند مجبور میشوند به پایتخت مهاجرت کنند. آنطور که او میگوید اکنون خانواده کودکانی از شهرهای بوشهر، سیرجان و اصفهان مجبور به کوچ شده و فرزندشان را در این مدرسه ثبتنام کردهاند.
این مدیر مدرسه توضیح میدهد: بچههایی با هوش مرزی هنگام آموزش در کنار کودکان معمولی آزار میبینند و تحقیر میشوند. این تحقیر شدنهای پیدرپی باعث میشود تا ازلحاظ روحی آسیب ببینند و گاهی ترک تحصیل کنند. به گفته او آموزش این بچهها در خانه هم مقدور نیست و باید آموزش ویژه ببینند.
جایی برای مهارتآموزی کودکان مرزی نیست
آنها که سطح فرهنگی و مالی پایینتری دارند در مواجهه با این مشکل فرزندشان را از مدرسه خارج میکنند و همین امر آنها را از تحصیل و اشتغال مناسب در بزرگسالی محروم میکند اما آنها که سطح مالی و فرهنگی بالاتری دارند بهدنبال مکانی میگردند تا مهارتهای کافی را به فرزندشان بیاموزد و به آنها خواندن و نوشتن یاد دهد و حتی به دانشگاه هدایتشان کنند. مدارس کودکان استثنایی مناسب این کودکان نیست چراکه ضریب هوشی آنها بالاتر از کودکان معلول ذهنی و عقبافتاده است بنابراین وجود مدرسهای ویژه برای این کودکان مرزی احساس میشود اما والدین آن را نمییابند.
کافیزاده با اشاره به اینکه وزارت آموزشوپرورش علاقهای به ایجاد چنین مدارسی ندارد، توضیح میدهد: آموزشوپرورش نهتنها ارادهای برای تأسیس مدارس کودکانونوجوانان مرزی ندارد بلکه از مدارسی مانند مدرسه ما که با بودجه خصوصی راهاندازی شده نیز حمایت نمیکند.
او با گلایه از اینکه مدارس ویژهاش هیچ کمکی از سوی آموزشوپرورش دریافت نمیکند، ادامه میدهد: بیش از 15سال طول کشید که ضرورت وجود این مدارس را برای مسوولان آموزشوپرورش بیان کنم اما آنها بازهم تصمیمی برای حمایت از ما یا تأسیس مدارس مشابه در سایر استانها ندارند.
آموزشوپرورش نهتنها حمایتی نمیکند بلکه ما را ملزم کرده تا شهریه مصوب مدارس عادی را دریافت کنیم درحالیکه ما خدمات خاصی را به این کودکانونوجوانان ارائه میدهیم که هزینهبر است. بهزیستی هم حمایتی از این مدارس نمیکند و بیشتر درآمد حاصل از شهریه، صرف اجاره مکان مدرسه میشود.
به گفته وی، کودکان مرزی نیازمند کسب مهارتند و لازم است تا بازار کاری برای آنها فراهمشود، همچنین زمینه ازدواجشان مهیا شود. کافیزاده در مدرسهاش کارگاههایی راهاندازی کرده تا این مهارتها را به کودکانونوجوانان بیاموزد. در هنرستان دخترانه وی رشتههای مدیریت برنامهریزی خانواده و گرافیک رایانه تدریس میشود و در هنرستان پسرانهاش رشتههای عکاسی و گرافیک رایانه.

ویژگیهای کودکان مرزی چیست؟
باآنکه وزارت آموزشوپرورش کشور ما علاقهای به آموزش و حمایت از این کودکان ندارد اما خوب است بدانیم که این کودکان ساختار ذهنی متفاوتی با کودکان عادی داشته و نیازمند حمایت ویژهاند. این کودکان علاقهای به یادگیری و کارهای فکری نداشته و قادر به برنامهریزی و انجام کاری بهصورت پیشرفته نیستند. اغلب این کودکان درزمینه تحصیلی دچار مشکل میشوند، بهطوریکه ضعف تحصیلی در تمامی دروس مشخص است.
در مقابل کودکان دچار اختلالات یادگیری ممکن است در برخی مهارتها بسیار عالی عمل کنند. آنها در پردازش اطلاعات ضعف دارند. این کودکان مرزی ازنظر مهارتهای حرکتی درست مثل راه رفتن تفاوتی با همسالان خود ندارند، اما ازنظر مهارتهای ظریف مثل نخ کردن دشواریهایی دارند و یک نوع کندی حسی حرکتی در انجام کارهای شخصی خود دارند. همچنین در حافظه دیداری و شنیداری مشکلات جدی دارند. درنتیجه دیکته و نوشتن برایشان دشوار و سخت است.
از سوی دیگر بیشتر این کودکان بهخاطر بازخوردهایی که در طول زمان از دیگران دریافت میکنند، از اعتمادبهنفس و خودپنداره پایینی برخوردارند. دیرآموزی بیماری محسوب نمیشود، چراکه تنها با ارائه تمرینات و آموزشهای خاص، این کودکان میتوانند عملکردی نزدیک و حتی مانند دیگر همسالان داشته باشند. این تمرینها باعث فعال شدن بخشهای مختلف مغز میشوند، بنابراین حتماً لازم است از این آموزشها برای بهبود وضعیت درسی، رفتاری و حرکتی این کودکان استفاده شود.
- نویسنده : مهدیه سادات شاهمرادی
- منبع خبر : صبح نو