فرهنگیان پرس؛ مهدیه سادات شاهمرادی: انتشار اخبار گاه و بیگاه معضلات و حوادث مهدکودک ها در کشور، هر از چند گاهی موجب نگرانی خانواده ها و مسئولان امر می شود و صاحب نظران را برآن می دارد تا به بررسی علل و عوامل بروز اینگونه مشکلات بپردازند. هر چند که تا امروز علل متنوعی در حوزه معضلات مهدکودک های کشور شناسایی شده اما برخی آسیب شناسان بر این نکته تاکید بسیار دارند که آشفتگی در مدیریت کلان این حوزه و تنوع ساختاری مهدها در سطح کشور عامل اصلی بروز مشکلات خرد و کلان در حوزه وسیع کودکستان های کشور است.
دكتر مجيد ابهري، پژوهشگر آسيبهاي اجتماعي و دكتراي علوم رفتاري یکی از صاحب نظرانی است که چند سال پیش با اعلام آنکه 25 درصد از مهدکودک رفته ها والدین خود را در کهنسالی به خانه سالمندان میفرستند شوکی را در میان خانواده های ایرانی ایجاد کرد. این عضو هيأت علمي دانشگاه، عدم وجود متولی مشخص برای ساماندهی مهدهای کشور و نبود کارشناسان خبره رشد در مهدکودک ها را از معضلات اصلی این مراکز نام برده و می گوید: مهدهای کودک بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش اداره میشود که این کار از نظر رفتارشناسی تربیتی درست نیست. باید سازمان ها و نهادهایی این حرکت را انجام دهند که دارای تجربه تخصصی در حیطه تربیت کودکان، رشد آنها و روانشناسی مربوط به با آنها باشد. بسیاری از مهد کودک در حال حاظر به خاطر ضعف نظارت آموزش و پرورش به شکل خانه های کودکان برای نگهداری در طول روز ایجاد شده است. حتی بعضی از آنها حرکات موزون را نیز در اقلام آموزشی خود قرار داده اند.
ابهری با اشاره به اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کودکستان ها تبدیل به مهدهای کودک شد می گوید: این مهد کودک ها نیز خود به دو گونه تقسیم بندی می شوند. گروه اول مهد کودک های خصوصی است که با گرفتن امتیاز توسط افراد ایجاد میشوند و با دریافت شهریه مورد نظر خود که اغلب خارج از استانداردهای متعارف است کودکان را نگهداری می کنند و گروه دوم مهدهای وابسته به سازمان ها و وزارت خانههای دولتی است که برای نگهداری فرزندان مادران شاغل ایجاد شده است. البته شهرداری هم اخیرا مراکزی را با عنوان مرکز نگهداری کودکان در برخی مناطق ایجاد کرده است.
وی با اشاره به اینکه اصالتا باید سازمان بهزیستی به عنوان متولی روانشناسی رشد و سازمانی که دارای کارشناسان خبره در این زمینه است، مدیریت مهدکودکها را به عهده داشته باشد می افزاید: متاسفانه در حال حاضر نظارت مهد کودک بین وزارت آموزش و پرورش و سازمان بهزیستی در جریان بوده و وزارت آموزش و پرورش مایل نیست تولیت و نظارت مهد کودک را به سازمان بهزیستی بسپارد.
تربیت نشده ها مربی تربیت کودکان شده اند
این روانشناس در ادامه به نبود تخصص در برخی مهدها اشاره کرده و توضیح می دهد: در حال حاضر مهد کودک ها بیشتر توسط مربیانی اداره میشوند که هیچ گونه تخصص تربیتی ندارند. دوران تربیتی بین دوسالگی تا دوران قبل از دبستان مهمترین و حساس ترین دوران کودکان است چرا که در این دوران بایستی مسایلی همچون وجدان اخلاقی، تمایز میان بد و خوب و زشت و زیبا و همچنین احترام به دیگران به کودک آموخته شود تا برای ورود به جامعه آموزشی دبستان آماده گردد.
وی انگیزه اصلی بسیاری از خانواده هایی که فرزندان خود را به مهدکودک میبرند را پرورش هوش عاطفی و اجتماعی و یادگیری مهارت های گوناگون دانسته و می گوید: فلسفه ایجاد و تقویت مهدهای کودک پس از انقلاب اسلامی، آموزش مهارت برقراری روابط اجتماعی به کودکان قبل از ورود به دبستان بود، چرا که بسیاری از کودکان هنگام ورود به دبستان با افسردگی و اضطراب روبرو شده و باعث ایجاد زحمت برای والدین خود میشدند و بسیاری از مادران خانهدار نیز از نگهداری کودکان خود عاجز میماندند این در حالی است که آماده سازی کودکان برای ورود به مدرسه چه از نگاه ایجاد روابط عاطفی و اجتماعی با دوستان و همکلاسان خود و چه از نظر ایجاد زمینه ذهنی برای فراگیری دروس دبستان، نقش بسیار کلیدی در روانشناسی رشد کودکان دارد اما متاسفانه امروز می بینیم که اکثر مربیانی که در مهد کودکها هستند فاقد تواناییهای کیفی برای تربیت کودکان هستند
متولی واحدی نداریم!
این پژوهشگر آسیب های اجتماعی راهکار اصلی برای رفع مشکلات کنونی مهدکودک ها را تعیین و تثبیت متولی واحد و نظارت کمی و کیفی مهدکودک ها دانسته و تصریح می کند: اگر مدیریت تخصصی مهد کودک برای صدور مجوز چه از نظر اماکن و چه از نظر فیزیکی به سازمان بهزیستی سپرده شود در این صورت میتوان سیاست گذاری و جزییات مدیریت کیفی را متمرکز نموده و بسیاری از ساختمانهای مهد کودک را که در حال حاظر فاقد استحکام و توانمندی بوده و خطری جدی برای جان فرزندان مردم هستند را تعطیل کرد. وی تاکید کرد: همچنین میتوان هنگام صدور مجوز، کادر آموزشی و تربیتی را شناسایی و مورد ارزیابی صلاحیت فنی قرار داد اما متاسفانه در حال حاضر هیچ کدام از این موارد انجام نمیشود.
وی معضل شهریه های گوناگون و متفاوت براساس جغرافیای منطقهای در تهران و شهرستانهای دیگر را از نکات بسیار ویژه در موضوع کودکستان ها برشمرده و می افزاید: بسیاری از اوقات مشاهده میشود که مهد کودکهایی در شمال شهر تهران و یا در برخی دیگر از نقاط پایتخت، با اضافه کردن برنامههایی که حتی خود توانایی تدریس و اجرای آن را ندارند مانند کشف استعداد و مهارت کودکان تقویت تواناییهای آموزشی زبان خارجه و موسیقی و غیره، پول های هنگفتی را از خانوادهها میگیرند. در مناطق جنوبی و مرکزی تهران نیز مهد کودکها براساس برنامههای خود و بدون ضابطه مشخصی شهریه تعیین میکنند. همین یکسان نبودن شهریهها در نقاط مختلف و نبود نظارت بر قیمت شهریه ها باعث می شود تا پدر و مادری که هر دو شاغل بوده و توانایی پرداخت هزینههای پرستاری از کودکان خود را ندارند با مشکلات عدیده ای روبرو شوند.
ابهری براین نکته تاکید می کند که موارد ذکر شده باعث می شود تا والدین شاغل از فرزندآوری منصرف شده و گرفتار هزینه های همان یک فرزند شوند زیرا هزینه های رشد و تغذیه و همچنین آموزش کودکان زیر سن دبستان از ارکان اصلی دلهره و نگرانی والدین میباشد.
نبود فضا را گردن بیش فعالی کودکان نیاندازیم
ابهری با اشاره به فضای مناسب مهدهای کودک می گوید: متاسفانه در شرایط فعلی این مهدها حتی در نگهداری نیزموفق نیستند چرا که فضای محدود مهدهای کودک اجازه بازی و رشد جسمانی و ورزش را به کودکان نمیدهد و فقط بعضی از مربیان کلمه بیش فعال را یاد گرفته اند و در بسیاری از اوقات والدین را احضار نموده و مشکل بیش فعالی کودکان را به آنها تذکر می دهند. این در حالی است که در بسیاری اوقات، تشخیص بیش فعالی نادرست بوده و مشکل از مکان و شرایط محیطی مهدکودک و یا برنامه های خسته کننده آنان است. بنابراین حضور روانشناس رشد ویژه دوران قبل از دبستان در مهدهای کودک به صورت اختصاصی ضرورت حیاتی بوده و بعد از موضوع ساختمان و کادر آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار میباشد.
در حقیقت تعیین مرکز، سازمان و یا نهاد اصلی متولی که جوابگوی مردم باشد نه اینکه باعث افزایش سردرگمی و سرگردانی مردم قبل از دوران دبستان گردد نیز از ضروریات این حوزه محسوب می شود.
این آسیب شناس نیز تصریح میکند که برای بهتر نمودن کیفیت مهدهای کودک باید از ساختمان و کادر آموزشی آنها شروع کرد. در اینصورت میتوان امیدوار بود که مهد کودکها به عنوان مراکز اصلی آموزش قبل از دبستان نقش خود را به درستی ایفا کنند در غیر این صورت مهدهای کودک فقط به پارک بازی و مراکز نگهداری کودکان تبدیل میشود.
بنا،فضا، غذا و متخصص میخواهیم
ابهری عمده مشکلات مهد کودک های فعلی ایران به ترتیب اولویت نام برده و می گوید: عدم برخورداری از فضای مناسب آموزشی و نگهداری کودک و نبود امکانات لازم به منظور تهیه ساختمان مناسب از نظر کمی و کیفی برای کودکان، اولین مشکل اصلی مهدهای امروز کشور است چرا که داشتن حیاط و پله های مناسب و وجود فضای بازی و فضای سبز برای بازی و ورزش کودکان، اولین شرط ایجاد مهد کودک مناسب است.
وی نبود شرایط مناسب به منظور تامین و یا تایید تخصص های تربیتی مدیر و یا کادر آموزشی مهدهای کودک را مشکل دوم مهدکودک های کشور دانسته و می افزاید: نداشتن برنامه تغذیه کودکان سومین معضل مهدهای کشور است چرا که تغذیه صحیح در سن رشد قبل از دبستان می تواند بسیاری از مشکلات موجود در حیطه سلامت کشور را در آینده مرتفع سازد. بنابراین باید کارشناسان تغذیه در کنار روانشناسان رشد برای تغذیه کودکان برنامه ریزی نمایند.
این متخصص علوم رفتاری ادامه می دهد: ساعت نگهداری کودکان در مهدهای کودک از درجه چهارم اهمیت برخوردار است زیرا که کودکان از ساعت 6 یا 7 صبح هنگامی که والدین آماده عزیمت به سر کار میشوند تا 4 یا 5 بعداز ظهر را در مهد کودک سپری می کنند که این امر موجب ایجاد دلزدگی کودکان از محل آموزش و گاه باعث گریز آنها از مدرسه و بدبینی آنها نسبت به کادر آموزشی در آینده میگردد.
ابهری با اشاره به حادثه ای که چندی قبل دریکی از مهدکودک های کشور رخ داده بود اشاره کرده و میافزاید: هنوز چند ماهی از موضوع مهد کودکی که مربیان آن باعث تنبیه بدنی کودک یا کودکانی شده اند نمیگذرد و معلوم نیست آن موضوع آخرین اینگونه حوادث تلخ باشد. برای جلوگیری از اینگونه حوادث در قدم پنجم باید یکسان سازی سیاستهای اجرایی در مهد کودکهای تهران بدون توجه به مناطق و در شهرستان ها بدون توجه به شرایط جغرافیایی در یک محله متمرکز گردیده و شهریههای تعیین شده مطابق با توانایی مردم در شرایط حاضر کشور باشد. همچنین برای تهران با شرایط اقلیمی و جغرافیایی سیاست گذاری یکسان صورت گرفته، و برای شهرستانها هم با توجه به همین معیارها سیاستگذاریها و تعیین روابط مدیریتی مشابهی ایجاد گردد.
80 درصد مهدهای ایران، الگوبرداری ناقصی از غرب است
مجید ابهری با اشاره به اینکه سنین قبل از دبستان، زمان پایه ریزی تربیت و رشد و آمادگی کودکان جامعه ما میباشد، می گوید: متاسفانه حدود 80 در صد از مهد کودکهای ما در حال حاظر، الگو برداری ناقصی از اینگونه مراکز و اماکن در اروپا و غرب میباشد.
وی ادامه می دهد: من بارها مهدهای کشورهای اروپایی مخصوصا انگلستان را که در آنجا تحصیل کردم مورد بازدید قرار داده ام و براساس این مشاهدات براین عقیده ام که شناسایی استعداد کودکان به مفهوم واقعی و ایجاد بازیها و سرگرمیهای آموزشی مثل گل بازی و مجسمه سازی و همچنین ارزیابی علاقمندی آنها به ورزش ها و هنرهای مختلف باید از مهدکودک ها آغاز شود.
با حفظ آیات و روایات، مهدها اسلامی نمیشود
ابهری با تاکید بر این اصل اساسی که سبک زندگی اسلامی و ایرانی تربیت رشد خاصی را میطلبد که مطابق با معیارها و ضوابط اسلامی باشد می گوید: در مهدکودک ها باید تمام نکات اسلامی را مدنظر قرار داد. متاسفانه برخی از مربیان و مدیران مهد کودکها تصور میکنند با حفظ کردن اسامی مبارک ائمه اطهار و یا چند سوره از قرآن مهد کودک خود را به مهد اسلامی تبدیل کردهاند؛ اما از نظر روانشناسی رشد و رفتارشناسی کودکان اینگونه نیست.
وی براین باور است که در مهدهای اسلامی باید اساس تربیت اولیه بر مبنای معیارهای اسلامی باشد یعنی آموزشهای لازم توسط روانشناسان اسلامی و رفتارشناسان تهیه و تدوین گردد. از اسباب بازی ها گرفته تا بازی ها و آموزش ها و رئوس مطالب آموزشی باید بر مبنای باورهای اسلامی تهیه و تنظیم گردند و در ابتدای آن ها خداشناسی به زبان کودکان مطرح شود و انتقال مفاهیم اسلامی به آنها به زبان کودکانه و قابل فهم برای مغز کوچک آنها باشد در غیر این صورت دین گریزی در این کودکان رشد یافته و باعث می شود در سنین بعد اینگونه کودکان از دین و مسایل دینی گریزان شوند چرا که یک حرکت کوچک غیر اصولی و دور از معیارهای علمی باعث زیان های بسیار زیادی در آینده تربیتی کودکان خواهد شد.
این استاد دانشگاه در پایان بر این نکته تصریح میکند که برای تبدیل مهد کودک به مهدهای اسلامی و شیعی، باید کارشناسان علوم رفتاری در کنار روانشناسان و مربیان رشد اقدام به برنامه ریزی و تدوین رئوس آموزشی نمایند که البته این امر از عهده آموزش و پرورش فعلی ما خارج است.
- نویسنده : مهدیه سادات شاهمرادی