سخنگوی سابق سازمان سنجش در گفت وگویی دوستانه به بیان خاطرات خود از برگزاری نیم قرن کنکور در کشور پرداخت.

به گزارش فرهنگیان پرس، هر داوطلب کنکور وقتی به دانشگاه راه پیدا کند با پدر رشته اش آشنا می‌شود. مثلا پدر علم محاسبات چارلز بابیجاست، پدر معماری ایمهوتپ،   پدرشیمی جابر بن حیان و پدر انسان‌شناسی ابوریحان بیرونی است اما تمامی این داوطلبان قبل از ورود به دانشگاه وقتی می‌خواهند از سد کنکور بگذرند با پدر کنکور ایران آشنا می‌شوند.

پدری که ۴۸ سال با حوصله و آرامش پدرانه به داوطلبان توصیه کرد  در جلسه کنکور مداد مشکی نرم پر رنگ به همراه داشته باشند. گویی تمام مردم، از پیر تا جوان به صدایش عادت که نه دل بسته بودند. هر سال نزدیک کنکور با او رو به رو می‌شدیم که تاریخ کنکور در ایران با او شروع شد و در آستانه پنجاه ساله شدنش حکم بازنشستگی، او را از سازمان سنجش دور کرد.

توکلی چند ماه قبل از پایان سال ۱۳۹۸ بازنشسته شد و فاطمه زرین آمیزی سخنگوی سازمان سنجش جایگزین او شد. به مناسب اولین کنکوری که در کشور بدون توکلی برگزار می‌شود و شاید نوستالژیک‌ترین خاطره برای هر ایرانی باشد با او به گفت‌وگو نشستیم.

او هنوز هم با همان لحن دلسوزانه و پدرانه که نسبت به تک تک داوطلبان کنکور دارد، در گفت گو با خبرنگار حوزه دانشگاهی، از زمان ورودش به سازمان سنجش شروع می‌کند و می‌گوید: زمانی که به سازمان سنجش مراجعه کردم دانشجو بودم و نام سازمان سنجش « مرکز آزمون شناسی» بود. در آن روز، فردی که مسئول مصاحبه بود با من صحبت کرد و گفت: کار ما در اینجا باز کردن پاکت است این کار را انجام می‌دهی که در پاسخ گفتم هر کاری که مربوط به کنکور و آزمون باشد، انجام می‌دهم.

سخنگوی سازمان سنجش می‌گوید: در سال ۱۳۴۶ موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته علوم تجربی شدم با توجه به اینکه آن زمان هر موسسه و دانشگاه برای پذیرش دانشجو به طور جداگانه اقدام می‌کرد، من هم به همین شیوه در رشته روان شناسی دانشگاه شهید بهشتی (دانشگاه ملی سابق) پذیرفته و در سال ۱۳۵۰ فارغ التحصیل شدم.

 
توکلی در ادامه می‌گوید: بالاخره در دوره دانشجویی، در سازمان سنجش کنونی یا همان مرکز آزمون شناسی سابق مشغول به کار شدم و طبق گفته‌ مسئول مصاحبه، ابتدا درب پاکت باز می‌کردم و شماره می‌زدم. به همین دلیل، بعد از گذشت سال‌ها و حضور در سازمان سنجش آموزش کشور، در توصیف بنده می‌گفتند: «در پاکت باز کنی که پدر کنکور ایران شد. »

او ادامه داد: سه سال در مرکز آزمون شناسی کار و بعد برای ادامه تحصیل به خارج از کشور عزیمت کردم و در سال ۵۷ و بعد از پایان تحصیلات به کشور بازگشتم.  تمام دوران کاری ام را در سازمان سنجش بودم که از این مدت، ۲۲ سال سمت معاون اجرایی داشتم و امور چاپخانه و اداره امور آزمون‌ها را بر عهده گرفته بودم.

هیچ گاه پیشنهاد‌های مختلف برای عضویت در هیات امنای مراکز مختلف را قبول نکردم، زیرا معتقد بودم اگر در جای دیگری حضور داشته باشم، نمی‌توانم کارم را به خوبی انجام دهم همچنین هیچ گاه پیشنهادات عضویت در ارگان‌های مختلف را نپذیرفتم، زیرا معتقد بودم وقتی وارد تیمی شوم دیگر نخواهم توانست از سازمان‌های مختلف سوالات مربوط به کار خودم را پیگیری کنم و به امور رسیدگی کنم. در تمام طول فعالیتم سعی کردم مستقل باشم و در هیچ سازمان دیگری مشغول به کار نشوم.

شرکت ۹ دانشگاه در اولین سال کنکور
پدر کنکور ایران اظهار می‌کند: اولین کنکوری که برگزار شد ۴۷ هزار ۷۷۳ نفر داوطلب داشت و در ساختمانی در خیابان آبان برگزار شد. در آن زمان مطرح شد که ساختمان باید برای سال بعد بزرگتر شود؛ البته در آن سال‌ها ۹۹ موسسه دیگر دانشجو می‌گرفتند، ولی آزمون‌های جداگانه داشتند. در سال‌های ابتدایی تمام دانشگاه‌ها در کنکور شرکت نمی‌کردند، به عنوان مثال دانشگاه شریف (آریامهر سابق) از جذب دانشجو به صورت کنکوری استقبال نکرد. فقط ۹ دانشگاه در سال اول در این شیوه جذب دانشجو شرکت کردند، ولی سال بعد اعتماد بالا رفت و تعداد دانشگاه‌ها افزایش یافت و از این رو تشکیلاتی جدید پیش بینی شد که توانایی برگزاری کنکور را در آن مقیاس داشته باشد.

او ادامه می‌دهد: بدین ترتیب، تاسیس سازمان سنجش در سال ۵۴ به تصویب رسید و مقرر شد به صورت هیات امنایی ایجاد و اداره شود. قبل از این که کنکور به صورت متمرکز برگزار شود، شورای مرکزی دانشگاه‌ها کنکور را به صورت اختصاصی برگزار می‌کردند.   از سال ۵۴ همه دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی از طریق سازمان سنجش دانشجو پذیرش کردند.

 

مشکل واگذاری پذیرش به دانشگاه‌ها، سنجش و پذیرش را به سازمان سنجش داد
توکلی ادامه داد: با تشکیل سازمان سنجش، تمام امتحانات، کنکور‌ها و تمام آزمون‌ها از جمله آزمون‌های استخدامی به این سازمان واگذار شد و شیوه پذیرش از سال ۵۴ تغییر کرد. در ابتدا سازمان سنجش فقط کار سنجش داوطلب را انجام می‌داد، به این صورت که اعلام می‌کرد داوطلب به عنوان مثال در این سه درس چه رتبه‌ای را کسب کرده است و دانشگاه‌ها هر کدام شرایط و ضوابط مخصوص به خود را داشتند و خودشان اقدام به پذیرش می‌کردند. در نتیجه این شیوه مثلا یک داوطلب در ۱۰ دانشگاه پذیرش می‌شد و از این رو دانشگاه‌ها مجبور بودند چندین بار دیگر برای جذب دانشجو تکمیل ظرفیت بگذارند.

پدر کنکور ایران می‌گوید که به منظور رفع این مشکل، امر سنجش و پذیرش دانشجو در سال ۱۳۵۵ در اختیار سازمان سنجش قرار گرفت و از این رو باید گفت مباحثی که هم اکنون در زمینه‌های مختلف مثل جدا سازی سنجش از پذیرش و یا معدل ارائه می‌شود، مسائلی است که قبلا سازمان سنجش آن‌ها را تجربه کرده است.

 
او ادامه می‌دهد: پس از فارغ التحصیلی از دانشگاهی شهید بهشتی در دانشگاه مطالعات علوم پذیرش گرفتم و به همراه همسرم به کانادا رفتم و در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۷ پس از اخذ مدرک دکتری روان شناسی کاربردی با معدل ۳۰ از ۳۰ به کشور بازگشتم.  

سازمان سنجش منحل شد
توکلی در ادامه گفت: با رسیدن به انقلاب فرهنگی، کلیات پذیرش دانشجو تغییر کرد و سازمان سنجش در همان سال منحل و به اداره کل پذیرش دانشجو تبدیل شد که در آن زمان هم بنده معاون اداره کل آنجا بودم. ۵ سال این وضعیت ادامه داشت و سال ۱۳۸۱ تعداد یک میلیون ۸۵۰ داوطلب شرکت کننده در ۵ گروه آزمایشی شرکت کردند و آزمون تمام این داوطلبان را که در آن زمان از سراسر کشور به تهران می‌آمدند در یک ساختمان برگزار کردیم.

بیشترین سوالی که از شما پرسیده می‌شود؟
توکلی در ادامه بیان داشتمی‌کند هر جا که می‌روم اولین جمله‌ای که می‌شنوم این است که باز توکلی آمد و ما یاد کنکور افتادیم. وقتی افرادی را می‌بینیم که کنکور داده اند و الان افراد موفقی شده اند برای من بسیار ارزشمند است. من خیلی ثروتمند هستم، زیرا افرادی که در کشور با کنکور وارد دانشگاه شده اند، هم اکنون میلیارد‌ها می‌ارزند و همه آن‌ها فرزندان من هستند. وقتی مردم من را می‌بینند و اظهار لطف می‌کنند و مثلا می‌گویند ما سال‌های ۷۰ و ۸۰ در کنکور شرکت کرده ایم، برای من لحظات بسیار عزیز و با ارزشمندی است.

سخنگوی سابق سازمان سنجش آموزش کشور در ادامه می‌افزاید: جالب است که در بسیاری از مواقع پدر و مادر‌ها بیشتر از بچه‌ها درباره کنکور می‌دانند. همیشه در مهمانی‌های فامیلی که من حضور می‌یابم، بحث کنکور مطرح می‌شود و دیگران در مورد کنکور و ایراد‌های آن صحبت می‌کنند و من همیشه با علاقه زیاد درباره این آزمون و روند برگزاری آن توضیح می‌دهم.

 

جرات رانندگی کردن در تهران را ندارم
پدر کنکور ایران در مورد زندگی و رانندگی شهر تهران می‌گوید: در تهران حتی کوچه‌ها را نمی‌شناسم. سال‌ها منزل مسکونی ما رو به روی ساختمان سازمان سنجش بود و فقط از یک طرف خیابان به این سمت خیابان می‌آمدم. بعد که منزلمان عوض شد، از سرویس استفاده می‌کردم. در این شهر جرات رانندگی ندارم و فقط وقتی مسافرت برویم این کار را انجام می‌دهم.

توکلی در ادامه درباره امکان حضور در شهر و اماکن پر رفت و آمد گفت: البته با خانواده جا‌های زیادی نمی‌توانیم برویم، زیرا افراد زیادی من را می‌شناسند. حتی یک بار به یک دانشگاه خارجی رفتم که در آنجا هم یک دانشجو من را شناخت و سایر دانشجویان را هم دور من جمع کرد.  من ۳ فرزند دارم که هر سه در کنکور شرکت کرده اند، دو فرزنم در کنکور سراسری قبول شدند و دیگری، چون در رشته مورد علاقه خود قبول نشد، به دانشگاه آزاد رفت.

او اضافه می‌کند: فرزندانم هیچ گاه درباره اینکه ما نباید کنکور بدهیم، صحبت نکردند و حتی وقتی از سر کار به منزل برمی گشتم و از من درباره کنکور و نحوه برگزاری سوال می‌پرسیدند، می‌گفتم تلویزیون را روشن کنید و به صحبت‌های توکلی سازمان سنجش گوش کنید. همه داوطلبان کنکور را فرزند خودم می‌دانم و راهنمایی من به فرزندان خودم در همان حد راهنمایی سایرین بود.

 
توکلی در ادامه اظهار کرد: در طول دوره فعالیت خود همواره به گونه‌ای رفتار کرده ام که هیچ کس از من درخواست‌های نابجا برای قبولی فرزندانشان در کنکور نکرده است.

پدر کنکور ایران در ادامه درباره کمک در کار‌های خانه نیز بیان می‌کند: من حتی تا ۱۰ سال پیش قیمت مواد غذایی را نمی‌دانستم و همه خرید منزل بر عهده همسرم بود. تمام زحمت تحصیلی فرزندان نیز به دوش همسرم بود. اما سعی من همواره این بوده که مانند همه افرادی که در سازمان سنجش فعالیت می‌کنند صادقانه و صمیمانه کار کنم.  

او درباره نحوه انتخاب سوالات کنکور نیز گفت: برای طراحی سوالات کنکور متخصصان به صورت موضوعی دعوت می‌شوند وحتی خانواده‌های طراحان سؤال نمی‌دانند این افراد برای طراحی سوالات کنکور انتخاب شده‌اند. دلیل این امر حفظ حراست سؤالات و همچنین حفاظت از جان طراحان سؤال است.

او درباره پیشنهادات به کار در آموزشگاه‌ها نیز گفت: پیشنهاد‌های داشته ام، اما هیچ گاه آن‌ها را قبول نکردم به عنوان مثال یک آموزشگاه به من پیشنهاد داد که ماهی ۲۰ میلیون تومان به شما پرداخت می‌کنم تا هفته‌ای یک روز و به مدت یک ساعت به آموزشگاه ما بیایید. در آن زمان حقوق من ۱۳ هزار تومان بود. اما از آنجایی که هدف این فرد این بود که به اسم من مردم را برای ثبت نام در آموزشگاهش ترغیب کند این پیشنهاد را نپذیرفتم.

  • منبع خبر : باشگاه خبرنگاران جوان