فرهنگیان پرس/مرتضی سعیدیان*: وقتی به خاطرات گذشته تا به امروز برمیگردیم، کم نیستند برنامه های عروسکی که در مدت زمان پخش و حتی بعد از پخش شان در ذهن ها ماندگار ماندند. از هادی و هدی و خونه مادربزرگه گرفته تا السون و ولسون و مجموعه کلاه قرمزی، همه و همه جاذبیت های خاص خود را برای کودکان و حتی بزرگسالان داشتند و خیلی از آنها تا به امروز در اذهان باقی مانده اند. البته آسیب شناسی درمورد عدم برنامه سازی عروسکی به مانند سالهای گذشته را به زمانی دیگر و نوشتاری دیگر موکول می کنم .
در تمام سالهای گذشته و در همین سالها، تقسیم برنامه های تلویزیون بین کودک و بزرگسال باعث شده است که طیف نوجوان و دوران مهم و حساس نوجوانی فراموش شود.
طیفی به شدت جسور و تنوع طلب؛ همراه با دوران بلوغ و مسائل حساس روحی و روانی و شناختی خاص خود. طیفی که کمترین محتواسازی و برنامه سازی ها برای آنها در تولیدات فرهنگی هنری صورت گرفته و متاسفانه بدون هیچ تولید محتوایی موثر و کارآمد، آنها را رها کرده ایم. حتی در این سالها با تاسیس «شبکه امید» برای طیف نوجوان، تلویزیون نتوانسته است به جذب این مخاطبان دست یابد؛ زیرا مشکل از عدم پژوهش و نگاهی کارشناسانه درمورد دنیای نوجوانی و دغدغه های این طیف و به تبع آن تولید برنامه هایی با کیفیت هنری پایین و بیفایده و عدم جذب این مخاطبان بوده است ؛ دغدغه هایی که هیچکدام را در ساختار برنامه سازی های «شبکه امید» نمی بینیم.
در این میان، برنامه ای عروسکی با محوریت نوجوان و دنیای آنها وارد شبکه نسیم شد. برنامه ای با نام « شبکه کوچک ». (البته این برنامه دارای مخاطب عمومی است و تمام طیف های جامعه می توانند با آن ارتباط برقرار کنند؛ اما ساختار اثر ما را به سمت طیف نوجوان رهنمون می سازد که در جای خودش قابل تقدیر است و دلیل نوشتن این نوشتار شده است.)
برنامه «شبکه کوچک» با بهره مندی از تیم حرفه ای و باتجربه ی خود بخوبی توانسته است وارد بزرگترین چالش و نیاز تلویزیون شود؛ تولید اثری جذاب با بار آموزشی و فرهنگی و هنری و سرگرمی ساز برای طیف نوجوان.
در این اثر با یک رکن مهم مواجه هستیم: «توجه به دنیای ذهنی نوجوان و دغدغه های آنان.»
در دنیای ذهنی نوجوانان چند عنصر مهم وجود دارد؛ از جمله:
- فاصله گرفتن از دوران کودکی و تلاش برای تفهیم این فاصله به جامعه
- توجه به آرمان سازی و رویاپردازی
- علاقه مندی به جدی گرفتن آنها و عصبانی شدن بخاطر درک نشدن از طرف خانواده ها و بزرگسالان
- علاقه مندی به افراد مشهور و معروف در هنر و ورزش و …
- علاقه مندی به مشهوریت و معروف شدن
- علاقه مندی به هنرهای مختلف؛ بویژه موسیقی و سینما
- علاقه مندی به شکست چارچوب های ذهنی و رفتاری و اجتماعی و …
- علاقه مندی به داشتن جایگاه مهم فردی و اجتماعی در خانواده و جامعه
- علاقه به تنوع و خلاقیت در محتواسازی ها و برنامه های خاص خود.
- و …
برنامه «شبکه کوچک» با علم به این دنیای ذهنی به دنبال خلق برنامه ای است که بتواند جوابگوی بخشی از این دغدغه ها و نیازهای دنیای ذهنی نوجوانان باشد؛ با خلق بخش های متنوع و منحصربفرد که تاکنون در برنامه های تلویزیونی، مشابه آنرا ندیده ایم.
بعنوان مثال: طراحی شخصیت های عجیب و غریب در بخش حمام؛ همراه با موسیقی سنتی در این فضا یا گفتگوی دو فنر در مبل در مورد رفتارهای فردی و عمومی افراد جامعه و مدرسه ای بدون زمان و مکان و ادبیات گفتاری بدون فعل و انیمیشنی مرتبط با اتفاقات روز جامعه به همراه شبکه ای تلویزیونی با شخصیت های جذاب و فانتزی که هرکدام با تبحر فراوان طراحی و ساخته شده اند، همگی فضایی بوجود آورده اند که کلیت اثر را تبدیل به برنامه ای خاص و منحصربفرد کرده است. این منحصربفرد بودن کاملا با دوران منحصربفرد نوجوانی تطابق فراوان دارد.
شخصیت پردازی ها (طراحی عروسک، صدای عروسک، جانبخشی و حرکت عروسک) در بهترین شکل خود اتفاق افتاده است و ما در این بخش با حرفه ای ترین افراد روبرو هستیم.
تیم کارگردانی و عروسکی «شبکه کوچک» با وسواس و تجربه های گرانبهای خودشان به درستی توانسته اند این اثر را به سمتی هدایت کنند که مخاطب در هر بخش با عناصری جذاب و حرفه ای و سرگرم کننده و فایده مند مواجه گردد.
امیر سلطان احمدی در مقام کارگردان بخوبی توانسته است تا بخش های مختلف اثرش دارای محدوده و هویت خاص خود باشند و هر بخشی را به نهایت کیفیت در متن و اجرا و اثربخشی و جذابیت برساند.
نبوغ کارگردان زمانی مشخص می شود که می بینیم مخاطب انگار در پایان با اثری چندبخشی مواجه نبوده و باوجود بخش های مختلف با فرم های هنری و نمایشی مختلف، یک کلیت را دریافت کرده است.
این دریافت کلی از اثری اپیزودیک و چندبخشی بخاطر خطی جادویی است که کارگردان با علم و تجربه ی خود برای ارتباط بین اجزای اثر ایجاد کرده است. این خط ارتباط جادویی که باعث انسجام معنایی و حتی فرمی در کل اثر گردیده است، بزرگترین نبوغ سلطان احمدی در مقام کارگردان به حساب می آید که جا دارد همینجا به او آفرین گفت.
گروه بازیگران و شخصیت های انسانی نیز بخوبی توانسته اند رابطه های دیداری و شنیداری خوبی با شخصیت های عروسکی و کل اثر برقرار کنند و باعث ارتقای کیفی برنامه شده اند.
استفاده از موسیقی و ساخت ملودی های جذاب همراه با متن هایی مناسب برای طیف نوجوان به درستی نشان می دهد که اتاق فکر این برنامه با دنیای نوجوانی بیگانه نبوده اند و تلاش ها نشان می دهد بدنبال خلق اثری فاخر و مفید و سرگرم کننده و آگاهی بخش برای عموم و طیف نوجوان با تاکید بر متن و محتوای اثر نیز هستند.
بطور کلی «شبکه کوچک»، هم در فرم و هم محتوا توانسته است که منحصربفرد باشد و در هر دو بخش به کیفیتی مطلوب دست یابد.
برنامه سازی برای طیف نوجوان باید جزو دغدغه های برنامه سازان در تلویزیون قرار بگیرد و نباید این طیف مهم و آینده ساز را با بحران های مختلف دوران نوجوانی رها کرد. دوران نوجوانی، دوران بسیار حساسی است و اکثر خانواده هایی که نوجوانی در خانه دارند می دانند مدیران فرهنگی برای این طیف، آنچنان که باید کاری نکرده اند.
در این میان می ماند نوجوانانی که احساس می کنند نه در سینما، نه در تئاتر و نه در تلویزیون و هیچ کجا به آنها اهمیت نمی دهند و با بیانی شفاف تر «انگار آنها را نمی بینند و به تولید برنامه ای خاص آنها نمی پردازند.»
امیدوارم که مدیران شبکه های مختلف به قابلیت های هنری، فرهنگی، آموزشی و سرگرم کنندگی «عروسک» و «برنامه های عروسکی» بیشتر پی ببرند و باتوجه به پتانسیل های بالای فنی و هنری تحصیل کرده و حرفه ای در هنر عروسکی ایران، در هر شبکه شاهد یک یا چند برنامه عروسکی به مانند «شبکه کوچک»، «شوخی شوخی»، «بخش جناب خان در خندوانه»، «کلاه قرمزی» و … برای سنین مختلف و با موضوعات مختلف باشیم.
به امید روزی که برنامه های خاص نوجوانان با حساسیت و جدیت بیشتری در تمام تولیدات فرهنگی و هنری تلویزیون و تمام عرصه های دیداری و شنیداری پیگیری شود تا نوجوانان و خانواده هایشان بتوانند با آسیب کمتری از این مرحله مهم رشد انسانی عبور کنند و «شبکه کوچک»، «تنها نماینده ی موثر و جذاب آنها در تلویزیون» نباشد.
- نویسنده : *مرتضی سعیدیان/ مدرس دانشگاه و عضو هیات مدیره انجمن صنفی نمایشگران عروسکی ایران