فرهنگیان پرس؛ مهدیه سادات شاهمرادی: براساس آمارهای ارائه شده، فارغالتحصیلان تعداد زیادی از فارغالتحصیلان دانشگاهها برحسب رشته های موجود یا بیکارند و یا شغل مرتبط با تحصیلات خود را نیافتهاند و این امر سبب نابه سامانی هایی در سطح جامعه شده است.
دکتر داور شیخاوندی استاد جامعه شناسی کشور به تفکیک میزان بیکاران رشته های مختلف اشاره می کند و میگوید: بر طبق آمار تا 30 درصد از فارغالتحصیلان پزشکی بیکارند و این بیکاری در زنان فارغالتحصیل پزشکی بیشتر است چرا که پزشکان زن فرصت رفتن به شهرهای دیگر را کمتر دارند. آمار مهندسان بیکار نیز 20 درصد فارغالتحصیلان این رشته هاست، آنها حتی گاهی به کارهای ساده ای مانند کارگری میپردازند این درحالی است که در سایر رشتهها علیالخصوص رشته های علوم انسانی میزان فارغالتحصیلان بیکار بیشتر است.
او می گوید: عواقب بیکاریها، ابتلا به مواد مخدر و نا امیدی و افسردگی است. برخی از جوانانی که شغل نیافتهاند خانهنشین شدهاند؛ عده کثیری از این جوانان در اثر بیکاری تضادهایی جدی با خانواده و خود و جامعه دارند و متأسفانه برخی اوقات دست به خودکشی میزنند. یاس و ناامیدی به آینده و اعتیاد به مواد مخدر جدید از معضلات جدی جوانان بیکار امروز است. برخی جوانان به مواد مخدر جدید رو میآورند تا غم دنیا را فراموش کنند اما پس از مدتی تمام دنیا را فراموش میکنند.
سرمایه گذاری امروز؛ علاج درد جوان فردا
این جامعه شناس علت اصلی بیکاری جوانان امروز را محصول عدم سیاست گذاریهای بلند مدت در گذشته دانسته و متذکر می شود: این مشکل همچنان ادامه پیدا کرده و دولت جدید هم امکان درمانش را ندارد. اشتغال فارغالتحصیلان در گروی سرمایه گذاری است و براساس محدودیتهایی که هم اکنون وجود دارد امکان اصلاح شرایط کم است و نباید این نکته را فراموش کرد که نتایج هر سرمایه گذاری در زمان حال چندین سال بعد و به تدریج دیده میشود.
وی می افزاید: حجم بیکاران جوان امروز حاصل دوره نسل پر زایی است. آن زمان مردم امیدوار بودند تا فرزندانشان از طریق تحصیل در مقاطع عالی و حتی صرف هزینه در دانشگاه آزاد بتوانند کاری بیابند اما پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه نیز به ایشان کاری داده نشد و تا هم اکنون نیز کار ندارند.
تحصیلات عالی خوب است یا بد؟
شیخاوندی می گوید: امروز با توجه به اتفاقات رخ داده برخی اعتراض میکنند که چرا جوانان را به دانشگاه میفرستند اما نباید از این نکته غافل شد که اصل ارتقا فرهنگ کشور و پیشرفت جامعه بر مدرسه و دانشگاه رفتن است تا جوانان از طریق علم و هنر و دانشی که آموختهاند آینده بهتری برای خود بسازند. بر خلاف تصور این افراد راه دیگری برای جوانان وجود ندارد. چرا که اگر جوانان به دانشگاه هم نروند وضعیت اشتغال و ازدواج آنها بهتر نخواهد شد و این نظریات بهانه ای برای فرار از پیشرفت است. بایستی به جوانان علم آموخت و اگر علم نیاموزند ممکن است در مسیر رشد خود و جامعه با مشکل روبه رو می شوند.
وی به تغییرات در انتظارات جوانان پس از تحصیلات عالی اشاره کرده و می افزاید:عده ای از جوانان امید داشتند تا با تحصیلات بالاتر موقعیت بهتری برای اشتغال و ازدواج پیدا کنند غافل از آنکه ارزش آموزش عالی به خاطر نبود کار پایین آمده و گاه ارزشش به حد دیپلم رسیده است. متأسفانه امروز تعداد دکترا را هم افزون کردهاند و دانشگاه ها در برخی رشته ها از جمله علوم انسانی به جای ده نفر پنجاه نفر دکترا میگیرند تا هزینه های خود را تأمین کنند. غافل از اینکه پس از تحصیل برای ایشان کاری نخواهد بود و در بهترین حالت ممکن است جذب آموزش و پرورش شوند و جای دبیران بازنشسته را بگیرند. برخی از تصمیم گیران نیز تحصیل جوانان را فرصتی برای فرار از رفع مشکلات جدی این نسل قرار دادندچرا که یکی از سرگرمیهایی که جوانان امروز را تا مدتی درگیر میکند بحث کنکور و امتحانات است ولی برای عاقبت کار تا این لحظه تدبیری نیاندیشیدند.
سرمایه گذاری و صدور نیروی انسانی راهکاری برای مشکل امروز
این استاد دانشگاه به راهکارهای ممکن برای رفع بیکاری خیل عظیم جوانان فارغ التحصیل اشاره کرده و می گوید: برای برون رفت از مشکلات فعلی در درجه اول سرمایه گذاری در داخل ایران لازم است و بعد باسیاستهایی که دولت اخیراً برای مفاهمه با سایر کشورها برقرار کرده می توانیم نیروهای انسانی متخصص را برای مدتی صادر کنیم.
هم اکنون کشورهای اطراف ایران به خصوص کشورهای جنوبی و کشورهای عربی، به مهارتهای ایرانیان نیاز دارند و فارغ التحصیلان ما می توانند در آنجا اشتغال پیدا کنند. ما در گذشته فیلیپینیها و هندیها را به کشور دعوت کردیم تا از تخصص آنها استفاده کنیم و آنان نیز تا مدتها در کشورمان مشغول به کار بودند.حالا هم چاره دیگری نداریم چون در داخل کشور به قدر کافی برای همه کار نیست
اگر واقع بینانه به قضیه نگاه کنیم متوجه می شویم که اگر در سال بیست درصد از جوانان را شاغل کرده و به نسبت آنها سرمایه گذاری کنند باز هم هرسال به تعداد جوانان بیکار اضافه خواهد شد چرا که جوانان جدیدتری فارغ التصیل شده و در صف انتظار اشتغال می ایستند. البته این نکته بسیار قابل توجه است که برای اشتغال هر نفر میلیونها تومان سرمایه گذاری لازم است و در شرایط فعلی سرمایه گذاری نیز کند است براین اساس بر این نکته تاکید دارم که یکی از کارهایی که اکنون بهتر جواب میدهد صدور نیروی متخصص انسانی به خارج از کشور برای مدت موقت است.
وی به مشکلات امروز کشور و جامعه جهانی برای صدور نیروی انسانی اشاره کرده و می گوید: قبلاً هم ترکها سرمایه انسانی به آلمان و فرانسه صادر می کردند اما امروز در آن کشورها هم بحران اقتصادی وجود دارد و چندان تمایلی به استخدام اتباع خارجی ندارند. علاوه بر اینکه در سالهای اخیر سرمایه انسانی ایرانی و عرب در جهان کاهش یافته است.
شیخاوندی با تصریح بر این واقعیت که مسئله اشتغال جوانان معمای هزار تو و پیچیده ای است گفت: ورود و سرمایه گذاری خارجیها به ایران و در نتیجه سرمایه گذاری کلان برای جوانان هم نیازمند حداقل چند سال است و متأسفانه تا این لحظه چنین امکانی فراهم نیست و به همین مناسبت به خانوادهها فشارهای بیشتری وارد میشود و به تبع آن سن ازدواج جوانها بالا رفته و تعداد مجردین به نحو چشم گیری افزایش یافته است.
او می گوید: زمانی آمار ازدواج در حدود 900 هزار نفر در سال بود اما حالا این آمار تغییر پیدا کرده به 800 هزار نفر در سال رسیده در حالی که تعداد جوانها بیشتر شده است و سن ازدواج دختران از 23 سال هم گذشته و انباشت دخترانی که نتوانستهاند ازدواج کنند بالا رفته، سطح انتظار مهریه دختران هم بالا رفته و پسران جوان هم که نه پول و نه شغل و نه امکان اسکان دارند براین مشکلات دامن زده است و تمام هزینه های این جوانان بدون شغل و مجرد بر دوش خانواده های آنان است و گرانی و بالا رفتن تورم نیز دردی بی علاج در آینده نزدیک است. اما هنوز این امید باقی است که شاید در سالهای آینده با تدبر و دوراندیشی مسئولان و آشتی با کشورهای دیگر بتوانیم نیروی انسانی خود را صادر کنیم تا برای مدتی بتوانیم نفس بکشیم.
- نویسنده : مهدیه سادات شاهمرادی
- منبع خبر : فرهنگیان پرس